فاطمه حلمافاطمه حلما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

فاطمه حلما

بدون عنوان

از مراسم برگشتیم دخترم اینقدر خسته بود که نمیتونست از خواب بیدار شه یه کم حرکت میکرد دوباره خوابش میبرد اینجا هم زیر میز خوابش برده بود ...
28 آذر 1392

بدون عنوان

سلام دختر گلم.میدونم که خوبی و از خدا میخوام همیشه شاد باشی.خیلی وقته که دیگه فرصت نمیکنم بیام و بنویسم اخه ماشالله اینقدر شیطون شدی که من جرات نمیکنم بیام بنویسم.خدارو شکر خیلی بزرگ و دوست داشتنی شدی مامان میپی بابا میگی سرسری میکنی بابارو میبینی بغلش میکنی عین خانوما میشینی سر سفره با ما غذا میخوری بالاخره که خیلی ماه شدی.من و بابایی هر روز عاشقتر میشیم و هر روز شاکر تر از روز قبل.خیلی بهت نیاز داشتیم خوب که اومدی و مارو از کسالت روزمرگی نجاتمون دادی و شدی همه ی لحظه های خوبمون.از وقتی اومدی زندگی قشنگتره روزا دیگه بلند و غمگین نیست کارام بی هدف نیست و همه ی زندگیم سروسمان گرفتن .تو با شیطونیات امید زندگی بهمون میدی نه فقط من بلکه بابا هم...
28 آذر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فاطمه حلما می باشد